نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1210

1. یار مرا وعده داد بوس و کناری

2. باز ز من کرد در میانه کناری

3. از دو کنارم نداد دست ‌میانی

4. گفت هنوز از میان بدار کناری

5. هر چه برآریم از میانِ تو جانا

6. بحر کنارم شود سفینه گذاری

7. دولتِ آن کس که می خورد به تنعّم

8. بر ز میان و کنارِ چون تو نگاری

9. چند ملامت کنند مدّعیانم

10. نیست گزیرم به هیچ حال ز یاری

11. رفته‌ام و بارها نیافته‌ام بار

12. دیده‌ام این بارها معاینه باری

13. دل نه و از یار هیچ یاوریی نه

14. نه ره ‌و رویی نه دیده نه سر و کاری

15. جای دلم خود مزلزل است و پریشان

16. کاش مرا مسکنی بدی و قراری

17. قید شدی در کمندِ عشق نزاری

18. تا چه کنند از چو تو نزار شکاری

19. گر نه چنین بودییی چو ذرّه هوایی

20. کی بدییی بی‌ثبات هم چو نزاری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به میوه کام جهان چون نمی کنی شیرین
* چو سرو و بید به هر حال سایه گستر باش
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد
* چو هست حافظ مسکین غلام و چاکر دوست
شعر کامل
حافظ
* آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست
* وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم چون هست
شعر کامل
حافظ