نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1246

1. گر چه مشغولی و با بنده نمی پردازی

2. هم توانی ز سر لطف که کاری سازی

3. از سر پای اگرت هیچ بود دست رسی

4. چاره ای ساز که بر من نظر اندازی

5. آرزومندم و زین بیش ندارم طاقت

6. چه شود گر سر مرحمتم بنوازی

7. نیم جان دارم و در باخته ام با تو به طوع

8. کار جان ار چه نگیرند به بازی بازی

9. آه اگر نیمه شب مست کمین بگشایی

10. به شبیخونی و بر جان نزاری تازی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوست
* ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست
شعر کامل
سعدی
* باشد که خود به رحمت یاد آورند ما را
* ور نه کدام قاصد پیغام ما گذارد
شعر کامل
سعدی
* از آستان پیر مغان سر چرا کشیم
* دولت در آن سرا و گشایش در آن در است
شعر کامل
حافظ