نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1388

1. ندارم در همه شهر آشنایی

2. که پیغامی برد از من به جایی

3. غمِ دل با که گویم محرمی کو

4. که بتوان گفت با او ماجرایی

5. مرا دیر است تا از ماه رویی

6. تقاضا میکند در سر هوایی

7. نیم نومید از این دولت که داند

8. هنوزم هست در خاطر رجایی

9. خوشا گر دست دادی پای بوسش

10. ندانم تا چنین افتد قضایی

11. سری دارم فدای خاک پایش

12. چه برخیزد ز دست بی نوایی

13. شبی گر اتّفاق افتد که با او

14. به روز آریم در خلوت سرایی

15. چنان باشد که بر مسند نشیند

16. به شرکت پادشاهی با گدایی

17. نه زر نه زور کاری بر نیاید

18. به دست عاجزان چبوَد دعایی

19. به دامِ عشق تا از عشق گویند

20. نیفتد چون نزاری مبتلایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گل چهره‌ای که مرغ دلم صید دام اوست
* زلفش بنفشه‌ایست که سنبل غلام اوست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* خرمن گل بود و شد از مرگ شاخ زعفران
* صد گلستان بیش ارزد زعفران عاشقان
شعر کامل
مولوی
* از هر چه می‌رود سخن دوست خوشترست
* پیغام آشنا نفس روح پرورست
شعر کامل
سعدی