نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 19

1. گر تو نگویی به من من به که دانم ترا

2. در نظر دیده ای دیده از آنم ترا

3. من به خود الا چو خود هیچ نبینم دگر

4. حیف بود گر زخود باز ندانم ترا

5. هستی من نیستی جز به وجود تو نیست

6. بود توانم به تو دید توانم ترا

7. هرچه تو گویی بیا آمدم از تو به تو

8. من کی ام اندر میان هم به تو خوانم ترا

9. هم تو نهی بر دلم دست و ترحّم کنی

10. از تو به بازوی خود کی بستانم ترا

11. من به جهان در که ام کالبدی نیم جان

12. گر تو نگویی که من جان و جهانم ترا

13. جان نزاری به تو زنده والّا نبد

14. با تو توان بودنی بی تو، چه دانم ترا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نقاب گل کشید و زلف سنبل
* گره بند قبای غنچه وا کرد
شعر کامل
حافظ
* رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
* وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید
شعر کامل
حافظ
* آن که از چشم تو افکند مرا بی تقصیر
* چشم دارم به همین درد گرفتار شود
شعر کامل
صائب تبریزی