نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 201

1. گر بدانی چه در قنینه ی توست

2. جام جم ساغر کمینه ی توست

3. در گلیم حکیم عشق گریز

4. که همه جزو و کل دفینه ی توست

5. با تو هم بسترست فرعونت

6. غلطم در درون سینه ی توست

7. گر تو مجموع نقد خود باشی

8. بحر و کان هر دو در خزینه ی توست

9. آب سیل قضای امروزی

10. تا به زانوی عقل دینه ی توست

11. عاریت نیست عشق من چه کنم

12. چون توان گفت در رهینه ی توست

13. دل غلط می کنم که گر سنگ است

14. پیش جام تو آبگینه ی توست

15. سینه چون جام کن نزاری صاف

16. جان کونین در قنینه ی توست

17. بادبان دماغ پرسود است

18. خانه ی نوح جان سفینه ی توست

19. خلق عالم چه دوست چه دشمن

20. هم ز مهر تو هم ز کینه ی توست

21. تویی آن مرغ آشیان شکار

22. که نجوم سپهر چینه ی توست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در مقام حرف بر لب مهر خاموشی زدن
* تیغ را زیر سپر در جنگ پنهان کردن است
شعر کامل
صائب تبریزی
* نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول
* معاشران ز می و عارفان ز ساقی مست
شعر کامل
سعدی
* آتشی بویی ز دلجویی نمی آید ز تو
* چشمه ام کاری به جز زاری نمی آید ز من
شعر کامل
رهی معیری