نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 345

1. آوخ آوخ که جگرگوشه دگر بار برفت

2. دل به جان آمد از آن روز که دلدار برفت

3. یا رب این بار چنان رفت که باز آید باز

4. یا دلش سیر شد از ما و به یک بار برفت

5. یا رب از کوفتگی های ره آسایش یافت

6. وز تن نازک خود پرورش آزار برفت

7. نفسی با که زنم وه که فروبست دمم

8. غم دل با که خورم آه که غمخوار برفت

9. عکس رویش به خیال از دل من غایب نیست

10. خواب سهل است که از دیده بیدار برفت

11. صبر بیچاره بسی دیده ی لک بازنهاد

12. آخرالامر چو درماند به ناچار برفت

13. عمر درباختم افسوس که ایام گذشت

14. بودنی بود چه تدبیر کنم کار برفت

15. رخت بربند نزاری که سر آمد مدت

16. بخت برگشت و دل از دست شد و یار برفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بخت سبزی ز خدا همچو حنا می خواهم
* که بمالم رخ پر خون به کف پای کسی
شعر کامل
صائب تبریزی
* ضعف پایم کرد چون نرگس چنان کز عین ضعف
* سرنگون بر پای می‌خیزم به یاری عصا
شعر کامل
سلمان ساوجی
* جام لعل و جامهٔ نیلی سیه روئی بود
* خیز و خم بنمای تا خمری کنم دلق کبود
شعر کامل
خواجوی کرمانی