نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 396

1. زمانه گرچه بسی بر سرم نهاد

2. کمند زلف تو باری دگر به دستم داد

3. خوشا حیات به رویت که زنده زان نفسم

4. که با تو باز ملاقاتم اتفاق افتاد

5. بلی حصول مراد از حیات جسمانی

6. دمیست در نظرِ همدمی ، دگر همه باد

7. رفیق همدم ما در سفر خیال تو بود

8. که آفرین خدا بر رفیق همدم باد

9. بهشت اهل صفا چیست ؟ راست گویم نیست

10. مگر دری که به دیدار دوستان بگشاد

11. دهان به چشمه نوش تو تا درآوردم

12. از آن زمان ز لب کوثرم نیامد یاد

13. به بندگی تو تا کرده ام قدم ثابت

14. به قامت تو که هستم ز هرچه هست آزاد

15. نخست طالب حج ترک سر گرفت آن گه

16. قدم به عزم متین در طریق کعبه نهاد

17. طمع به صحبت شیرین خطا بود کردن

18. به ترک جان گرامی نکرده چون فرهاد

19. نزاریا به ثبات قدم مکن دعوی

20. که خانه بر گذر سیل می نهی بنیاد

21. محل پنجه صبر تو پیش بازوی عشق

22. چنان که موم بود در برابر پولاد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا ترکش افلاک پر از تیر شهاب است
* ما بی سر و پایان همه نارنج نشانیم
شعر کامل
صائب تبریزی
* سینه را دل چاک می سازد به امید وصال
* پسته را شوق شکر در پوست خندان می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* بوی کافور ازین مرده دلان می آید
* که به این طایفه آمیخت که نامرد نشد؟
شعر کامل
صائب تبریزی