نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 6

1. توبه بشکستند ما را برسرجمع آشکارا

2. برسرجمع آشکارا توبه بشکستند ما را

3. خسرو فرخنده انجم حکم کرد و کرد پی گم

4. دیگری را این تحکّم زهره کی بودی و یارا

5. متقّی مخمر نشاید کارها را وقت باید

6. از لعاب اطلس نیاید جز به تدریج و مدارا

7. چون چنین افتاد سرده جامه ای پر بر کفم نه

8. بعد از این ترتیبکی ده کارک این بینوا را

9. هم به غایت شرمسارم هم قیامت در خمارم

10. چاره ی دیگر ندارم چاره ای در ده نگارا

11. صد بلا بر من گمارد عشق و یک جو غم ندارد

12. تا ملامت طاقت آرد کو دلی چون سنگ خارا

13. کی پذیرد استقامت اضطراب این قیامت

14. الندامت الندامت ای مسلمانان خدا را

15. عیب خود باید بدیدن پس زبان در ما کشیدن

16. ستر خود باید دریدن تا شود روشن شما را

17. بر نزاری عیب کردن رنج بیهوده ست بردن

18. خون رز دارد به گردن چون بگرداند قضا را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای باد اگر به گلشن روحانیان روی
* یار قدیم را برسانی دعای یار
شعر کامل
سعدی
* شکر خدا که از مدد بخت کارساز
* بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست
شعر کامل
حافظ
* شرار سينۀ مجنون ز آتش لیلی
* کباب ساخت همه آهوان صحرا را
شعر کامل
جامی