نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 793

1. در خیال آبادِ خود بنشسته ام

2. در به رویِ نیک و بد بر بسته ام

3. گو مدارِ چرخ هر چون خواه باد

4. من چو نقطه ثابت و آهسته ام

5. فارغم از نام و ننگ و صلح و جنگ

6. هیچ دیگر نیست از خود رسته ام

7. یافتم از چاهِ ظلمانی خلاص

8. زان که در حبل المتین پیوسته ام

9. می نهم مرهم بسی مجروح را

10. گرچه هم از خویشتن دل خسته ام

11. می کشد عشق از کنارم در میان

12. گرچه از دستِ ملامت جسته ام

13. با نزاری گرچه تنها خوش ترست

14. در خیال آبادِ خود بنشسته ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مسند به باغ بر که به خدمت چو بندگان
* استاده است سرو و کمر بسته است نی
شعر کامل
حافظ
* یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟
* با او که شد حریف و کنون همعنان کیست ؟
شعر کامل
وحشی بافقی
* مگر تو شانه زدی زلف عنبرافشان را
* که باد غالیه سا گشت و خاک عنبربوست
شعر کامل
حافظ