نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 834

1. اندر دو کون جانا بی تو طرب ندیدم

2. دیدم بسی عجایب چون تو عجب ندیدم

3. من بر دریچۀ دل بس گوشِ جان نهادم

4. بی حد سخن شنیدم امّا دو لب ندیدم

5. ای ساقیِ گزیده مانندت این دو دیده

6. اند عجبم نیابد ، اندر عرب ندیدم

7. گویند سوزِ آتش باشد نصیب کافر

8. محروق از آتش تو جز بولهب ندیدم

9. بر بنده ناگهانی کردی نثار رحمت

10. جز لطفِ بی حدِ تو او را سبب ندیدم

11. هم شمس و هم قمر تو هم نور و هم بصر تو

12. ای مادر و پدر تو جز تو نسب ندیدم

13. هیهات ای نزاری فضل و ادب رها کن

14. تا تو ادب بجستی در تو ادب ندیدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خدت زلف و رخ کند از پی سنبل و سمن
* شانه در آن مربعی، آینه در مدوری
شعر کامل
خاقانی
* غنچه دیدم که از نسیم صبا
* همچو من دست در گریبان داشت
شعر کامل
سعدی
* گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر
* مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد
شعر کامل
حافظ