نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 885

1. اگر ز بخت مساعد شود که روی تو بینم

2. دگر ز کوی تو نبود سفر به هیچ زمینم

3. من از خدای به حاجت جز این مراد نخواهم

4. که روی کرده به رویش به گوشه ای بنشینم

5. بر آستان تو مردن به از فراق تو دیدن

6. که سیر شد دل محنت کش از حیات چنینم

7. شب فراق تو بر خاطرم گذشت که امشب

8. شب نخست فراق است روز باز پسینم

9. دریغ عمر گرامی که تلخ می گذرانم

10. چه شوربخت غریبی که من ضعیف حزینم

11. ز بس ملامت خاطر زهر که هست بریدم

12. خیال تست به پیشم فراق تست قرینم

13. چو ذره باد سر آسیمه روزگار نزاری

14. اگر جهان نه به روی چو آفتاب تو بینم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
* به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
شعر کامل
حافظ
* دولت صحبت آن شمع سعادت پرتو
* بازپرسید خدا را که به پروانه کیست
شعر کامل
حافظ
* باد بهار می‌وزد از گلستان شاه
* و از ژاله باده در قدح لاله می‌رود
شعر کامل
حافظ