نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 923

1. ما که مستانِ الستیم چنان مستانیم

2. که دگر حاجتِ آن نیست که می بستانیم

3. نیستی چیست نماندن نفسی بر یک حال

4. استحالت نکند هستی و ما هستانیم

5. ساکنانیم و همه طوفِ سماوات کنیم

6. خامشانیم و چون بلبل همه سَدْدَستانیم

7. گه لگد کوبِ رقیبان چو بساطِ چمنیم

8. گه خوش و تازه و خندان چو گلِ بستانیم

9. گاه در معرکه با تُرکِ فلک هم نیزه

10. گاه با زهره و به خلوت‌کنده هم‌دستانیم

11. سخن راست بیا تو زِ نزاری بشنو

12. بشنود هر که بداند که زِ قوهستانیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک
* برگ توتست که گشتست به تدریج اطلس
شعر کامل
سنایی
* آن که پیش لب شیرین تو ای چشمه نوش
* آفرین گفته و دشنام شنوده است منم
شعر کامل
رهی معیری
* نوای بلبلت ای گل کجا پسند افتد
* که گوش و هوش به مرغان هرزه گو داری
شعر کامل
حافظ