نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 113

1. عشق را کام به عهد دل خودکام تو نیست

2. صبح امّید و شب وصل در ایاّم تو نیست

3. خوانده ام دفتر پیمان وفا حرف به حرف

4. نام خوبان همه ثبت است همین نام تو نیست

5. من دل شیفته آزار نمی دانم چیست

6. که ز خویشم خبر از لذّت دشنام تو نیست

7. آب حیوان نخورد صید تو از لذّت تیغ

8. جان به حسرت دهد آن مرغ که در دام تو نیست

9. آتشم در سر و سامان به چه تدبیر زدی؟

10. یک سر مو چو مرا نیست که خود رام تو نیست

11. آخر ای درّ گرامی ز کدام آب و گلی

12. هیچ دل نیست که پروردۀ اکرام تو نیست

13. به برازندگی قامت موزون نازم

14. یک قبا نیست که شایستۀ اندام تو نیست

15. باش در دوستی از خویش نظیری نومید

16. که ز آغاز تو پاینده تر، انجام تو نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای آشنا که گریه کنان پند می دهی
* آب از برون مریز که آتش به جان گرفت
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* خموش باش که گفتی بسی و کس نشنید
* که این دهل ز چه بام‌ست و این بیان ز کجا
شعر کامل
مولوی
* فکر بهبود خود ای دل ز دری دیگر کن
* درد عاشق نشود به به مداوای حکیم
شعر کامل
حافظ