لینک اشتراک گذاری
کپی شد
نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 213

1. دوش بر سوز دل و سینه براتم دادند

2. سر چو شمعم ببریدند و حیاتم دادند

3. ناله کردم به نهان عشوه خموشم کردند

4. گریه کردم ز شکرخند نباتم دادند

5. درد و صاف غم و شادی به من ارزانی شد

6. تا خم و خمکدۀ عشق براتم دادند

7. پاره پاره جگر طور زغیرت خون شد

8. که کهی بودم و چونه کوه ثباتم دادند

9. گرسنه دیده تر از مفلس کنعان بودم

10. خواجه گشتم که از آن حسن زکاتم دادند

11. تا به مقصد سپرم کشتی مشتاقان را

12. از خضر همّت و از نوح نجاتم دادند

13. اختر شعشعه بر چرخ نظیری زده است

14. کس چه داند؟ که چه عالی درجاتم دادند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* دران مبین تو که شور است آب دیده عاشق
* که پرورش جز از این آب نیست مهرگیا را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* باغبانا ز خزان بی‌خبرت می‌بینم
* آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد
شعر کامل
حافظ
* طی نگشته روزگار کودکی پیری رسید
* از کتاب عمر ما فصل شباب افتاده است
شعر کامل
رهی معیری