نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 229

1. بکش، بسوز، که نام امان نخواهم برد

2. دعا به درد سر آسمان نخواهم برد

3. مكن ملاحظه از کشتنم که روز جزا

4. ز رشک نام تو را بر زبان نخواهم برد

5. ز دل طپیدن آغاز عشق دانستم

6. کزین معامله غير از زیان نخواهم برد

7. ز اضطراب دلم روز وصل معلومست

8. که از بلای شب هجر جان نخواهم برد

9. بس است چند کنی ای فراق بی رحمی

10. دگر به خویش تحمّل گمان نخواهم برد

11. اگر ز دامن یوسف کنند بالینم

12. سری که وقف تو شد ز آستان نخواهم برد

13. به این ملال که من می روم بسوی چمن

14. چه جای غنچه که برگِ خزان نخواهم برد

15. نظیری این چه بلندیّ و تیز پروازیست

16. ز شوق ره به سوی آشیان نخواهم برد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برون از خود ندارد چاره ای درد دل عاشق
* همان کف مرهم کافور باشد زخم دریا را
شعر کامل
صائب تبریزی
* از خدا می طلبم عمر درازی چون زلف
* که به تفصیل نظر بر خط و خال تو کنم
شعر کامل
صائب تبریزی
* بروید ای حریفان بکشید یار ما را
* به من آورید آخر صنم گریزپا را
شعر کامل
مولوی