نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 332

1. از فراق یار ناخشنود خویش

2. روی در نابود بینم بود خویش

3. بس که در سودا به شوق افتاده ام

4. از زبان خود ندانم سود خویش

5. خوبی او شد پدید از چشم من

6. سوختم بر آتش خود عود خویش

7. گر برآید از نمد آیینه ام ز

8. زشتی خویشم کند مردود خویش

9. از خطایم مغزِ جانم سوخته

10. سخت می ترسم ز آه و دود خویش

11. خاک معبدها رسانیدم به آب

12. از رخ زرد زمین فرسود خویش

13. وز گنهکاری ندیدم هیچگه

14. برکنار این فرق خاک آلود خویش

15. زنده زان مانم که یابم بوی وصل

16. از فراق عاقبت محمود خویش

17. روز فیروزی نظیری در پی است

18. دیده ام در اختر مسعود خویش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوستی با ناتوانان مایه روشندلی است
* موم چون با رشته سازد شمع محفل می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* اشک بدخواهت از حسد چو بقم
* روی بدگویت از عنا چو زریر
شعر کامل
انوری
* منم دیوانه و او سرو قامت
* حدیث راست از دیوانه پرسید
شعر کامل
خواجوی کرمانی