نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 488

1. به دل فگار دارم گله بی نهایت از تو

2. به کدام امیدواری نکنم شکایت از تو

3. به هزار جان سپاری ز جفا نیامدی باز

4. شده ناامید دیگر دل من به غایت از تو

5. سر و برگ من نداری به کجا روم؟ چه سازم؟

6. دل پر شکایت از غم لب پر حکایت از تو

7. تو به خنده لب بجنبان دل و جان به تو مسلّم

8. تو به رحم آشتی کن من و این ولایت از تو

9. ز رقیب اگر تنزّل نکنم چه چاره سازم

10. که اگر به خون بگردم نرسد حمایت از تو

11. به ازین نمی توان شد که نصیب شد ز اول

12. گنه و جنایت از من کرم و عنایت از تو

13. دم مرگ شد نظیری ز جفاش دل تهی کن

14. که به روز حشر حرفی نکند سرایت از تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو رستم پدر باشد و من پسر
* نباید به گیتی کسی تاجور
شعر کامل
فردوسی
* ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم
* بجز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم
شعر کامل
سعدی
* چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم
* که دل به دست کمان ابروییست کافرکیش
شعر کامل
حافظ