نظیری نیشابوری_دیوانترکیب بند ها (فهرست)

ترکیب بند شمارۀ 8 : در راه مکّۀ مکرّمه

1. کشتی تن شده طوفان زدۀ عصیانم

2. وای من گر به حمایت نرسد غفرانم

3. گر دل این چشمۀ انباشته را بگشاید

4. به گریبان رسد آلودگی دامانم

5. بهر آبادی صد بتکده اش آب و گلست

6. از خود آلایش اگر دور کند ایمانم

7. صید قربانگه عشقم به قفا ماند کجاست؟

8. کعبه گردی که به تقصیر کند قربانم

9. سبل گمرهی از دیدۀ سعیم نرود

10. تا خسک روب مغیلان نشود مژگانم

11. نیّت طوف حرم کرده ام از صدق درست

12. بسته احرام بھر رکن چهار ارکانم

13. سفرۀ بختم اگر هست تنک توشه چه باک

14. به هم از مایدۀ شوق نیاید خوانم

15. رکوه بر سنگ زن ای شوق و قدم در ره نه

16. خضر صد باديه گردد مژۀ گریانم

17. ناخدا کشتی بی مزد به من گر ندهد

18. چوب نعلین شود زورق صد طوفانم

19. توشۀ ره نبود زاد توکّل دارم

20. روزییی در گرو صبر و تحمّل دارم

21. آخر ای کعبه دلیلی که به جایی برسم

22. دردمندم مددی تا به دوایی برسم

23. به درت گر نرسم بر سر ره خاک شوم

24. تا به آن سدّه مگر از کف پایی برسم

25. آنچنان طالب شوقم که درآیم از جا

26. گر به جذب نفس کاه ربایی برسم

27. در اثر گم شوم و نغمۀ گرمی جویم

28. در دل درد روم تا به دوایی برسم

29. روز عیشم ننشینم که مکدّر گردم

30. شب فقرم بروم تابه ضیایی برسم

31. کوشش ای ناقۀ توفیق که دلگیر شدم

32. تا ازین تنگی راحت به فضایی برسم

33. دین بر گردن سعیم قدمی بردارم

34. فرض بر ذمّۀ حجّم به ادایی برسم

35. استخوان آب شد ای وادی سوزان به تنم

36. کی به سقّای دل تشنه همایی برسم

37. از تنک زادی این راه زبونم وقتست

38. به سر مایدۀ خوان صلایی برسم

39. رشحه ای ابر کرم بادیه ای بی نم را

40. جرعه ای ماهی هجران زدۀ زمزم را

41. رهزنی کو؟ که متاع عمل از ما ببرد

42. مایۀ طاعت سی ساله به یغما ببرد

43. کافرم سازد و از نو دهدم ایمانی

44. به در کعبه ام از خانۀ ترسا ببرد

45. عقل زنّارکشانم به ره دین آرد

46. به رسول عربم برهمن آسا ببرد

47. عزّتی درد دلم پیش در کعبه نبرد

48. آبرویی مگرم آبلۀ پا ببرد

49. این دل تیره که بر من ره طاعت گم ساخت

50. نور قندیل در مسجد اقصی ببرد

51. به گداییّ تو ای فيض دلی می آرم

52. که گرانیّ تو از مکّه و بطحا ببرد

53. ای خدا شعلۀ شوقی ره امّید مرا

54. که درین بادیه سرما ید بیضا ببرد

55. عافیت باد به راحت طلبان ارزانی

56. من و دردی که ز دل ذوق مداوا ببرد

57. سجده ام تیرگی از روی حجر بزداید

58. گریه ام رنگ ز رخسارۀ خارا ببرد

59. به ادب راه رو ای ناله که بیت الهست

60. شوخی طبع گران بر دل این درگاهست

61. دل عفاک الله ازین بیش جنون ده به شتاب

62. طیّ میقات کن و زود حرم را دریاب

63. بر در کعبه ذلیلم اثری واحزناه

64. در ره مکّه فقیرم مددی یا اصحاب

65. وقت احرام شد و طی مراحل باقیست

66. گرنه توفيق شود کار خرابست خراب

67. ای حرم ای کششت سلسلۀ گردن دل

68. حسبة الله از آوارۀ خود روی متاب

69. حجرالاسود تو مردمک چشم جهان

70. طوق زرّین درت حلقۀ گوش احباب

71. وقت طوف حرمت ديدۀ مشتاقان را

72. در و دیوار تو برداشته از پیش حجاب

73. در بیابان رجا زاری گمراهان را

74. آمده از در توفیق تو لبّیک جواب

75. در صفی کز همه جانب همه کس درماند

76. بندد از تار گنه رحمت تو دست عذاب

77. خضر و الياس به سقّاییی مردان رهت

78. به کتف بر سر ره از ظلمات آرند آب

79. چه شود امر کنی هادی توفیقی را

80. که برد سوی یقین کافر زندیقی را

81. نور در سینه ندارم که دلم سالوسست

82. این که قندیل حرم ساخته ام ناقوسست

83. بر در کعبه زبانم به نیاز آمده است

84. ورنه در قید صنم دین و دلم محبوسست

85. عضو عضو جسدت بر تو گواهند ای دل

86. فعل تو خصم بود نیّت تو جاسوسست

87. سعی کن سعی که در نامۀ رحمت گنجی

88. جای مردانگی نام و صف ناموسست

89. چه شود راست؟ ازین راست ستادن به نماز

90. نیّت نفس کج و اجر عمل معکوسست

91. غل به گردن نهم و بند به پا عجز کنم

92. چه کنم از گنهم عفوّ و کرم محبوسست

93. دامن حلّۀ مشکین ز من ای کعبه مکش

94. گنهم عفوّ تو را در هوس پابوسست

95. منکه قرب حجرالاسود و زمزم یابم

96. ننگم از جام جم و مسند کیکاووست

97. یا نبی الله اگر بهره زطوفت نبرم

98. آه و صد آه که سود سفرم افسوست

99. ره غلط کردۀ شوقم به تو راهی خواهم

100. خانه برهم زده ام از تو پناهی خواهم

101. سیل اشکم به زمین بوس دری می آید

102. ناله راهی به امید اثری می آید

103. با ملک گوی که درهای فلک بگشایید

104. که به درگاه دعای سحری می آید

105. می زنم در ره شوق تو بر آتش خود را

106. کار پروانه ز بی بال و پری می آید

107. یک شب آخر به در خانۀ همسایه رود

108. این همه سیل که از چشم تری می آید

109. تو دعا کن که درین بادیه سرگشته شوی

110. هر قدم بر سر ره راهبری می آید

111. کعبه لبّيک زد و کرد حرم استقبال

112. بی نوایی ز ره پر خطری می آید

113. خانه زادان حرم تکیه گه جود کجاست؟

114. توشه غارت زده ای از سفری می آید

115. ای شه مکّه به چوگان توجّه کششی

116. به قدم گاه تو بی پا و سری می آید

117. یا نبی الله از اعجاز بيان تلقینی

118. که عجب گبر ز دین بی خبری می آید

119. آمدم تا ز قبول تو بضاعت ببرم

120. رحمتت را به در کعبه شفاعت ببرم

121. ای خور اندوده به زر کرده نشان پایت

122. ماه فرسوده ز نعلین فلک فرسایت

123. عرش و کرسیّ و فلک پایۀ معراج تواند

124. برتر از کون و مکان ساخته بیچون جایت

125. رونق دین تو بازار ملل کرده کساد

126. انبیا جان به کف اندر هوس سودایت

127. طوطیان ملکوتی همه حیران تواند

128. که سخن در پس آیینه کند عنقایت

129. مردم چشم خدابین جهانی به يقين

130. حق جهان بین شده از مردمک بینایت

131. پیش از خلق وجود تو هبا بود جهان

132. عقل کل پرتوی از نور جهان آرایت

133. محو و اثبات جهان از اثر خاطر تست

134. امر و نهیی ز قضا سر نزند بی رایت

135. کی بود سدّۀ آن روضه بشوییم به اشک

136. «اُدْخُلوها» شنویم از حرم والایت

137. درر نعت بر آن مرقد عليا ریزیم

138. بانگ احسنت به گوش آیدمان ز آوایت

139. یا نبی یا نبی از شادی آوا گوییم

140. پیش امر تو سمعنا و اطعنا گوییم

141. ای ترنج و کف حیرت ز تو ببریده قمر

142. دُر دندان تو را كان بدیت داده گهر

143. خرقۀ نه فلک از دوش درافکنده به پا

144. زآسمان ساخته نعلین وز معراج افسر

145. اوّلین دور به خمخانۀ وحدت رفته

146. خورده تا آخر جوش خم معنی ساغر

147. خوانده جایی سبق دانش و بینش کانجا

148. عقل و ادراک مجرّد شده از سمع و بصر

149. مادر در پی عزّت تو خورده سداب

150. تا نبوّت چو تو فرزند نزاید دیگر

151. پیش ازین عهد که نام تو نمی برد خطيب

152. هیزم شعلۀ آتشکده می شد منبر

153. گر تو دامان شفاعت به میان برنزنی

154. گرد اندوه نشیند به جمال کوثر

155. یا رسول مدنی چشم شفاعت بگشا

156. از در روضه به خاک سر کویت بنگر

157. عقل و هوش و دل و دینم به سجود آمده اند

158. به زمین ریخته از طاق بتان آزر

159. این سیه نامه که بر خاک ره افتادۀ تست

160. می رسد از حرم کعبه که سجّادۀ تست

161. خواجه از خواب محلّست که سر برداری

162. پردۀ مصلحت از پیش نظر برداری

163. بر در روضه ات افتاده ام از پا وقتست

164. دست بیرون کنی و قفل ز در برداری

165. از دل پر المم کلفت ره بر چینی

166. از تن پر سقمم بار سفر برداری

167. لب گشاییّ و قصورم ز سخن دور کنی

168. رخ نماییّ و حجابم ز بصر برداری

169. ای قبول تو در آرایش عیب همه کس

170. چه شود عیب مرا گر به هنر برداری؟

171. من کز آمرزش تو بهره برم سود کنم

172. تو که بخشی گنهم را چه ضرر برداری؟

173. سجده ای دیده قبولست مبادا که به سهو

174. سر ز سجّاده خوناب جگر برداری

175. زاری یی می کنم ای دل دم گرمی داری

176. به اجابت چه شود دستی اگر برداری؟

177. حاجت اینست که از بهر ولی نعمت من

178. قفل از گنج عطایای سحر برداری

179. خان خانان که فلک در قدم سايۀ اوست

180. مایۀ کعبه روان همّت پر مایۀ اوست

181. ای ز عدلت دل هر ذرّۀ خاک آسوده

182. كف جود تو سراپای جهان پیموده

183. پرتو نیّت تو کار تو را داده فروغ

184. بر حیات تو عمل های تو عمر افزوده

185. در دیار تو خسی دست ستم نشکسته

186. بر درت نالۀ مظلوم کسی نشنوده

187. آبرویی است به درگاه تو مسکینان را

188. که غنا چشم و رخ از گریۀ فقر آلوده

189. ذوق تشخیص تو در طبع سخن پرورده

190. حیرت نطق تو بر کام جواب اندوده

191. بارها خورده کف پای سخن بر سر عیب

192. که به جولانگه ادراک تو رخ می سوده

193. پهلوی ملک مخالف شده از زخم نشان

194. بال و پر تیر و کمان تو ز هم نگشوده

195. ای مربّی حیات ابدم دولت تو

196. بی رضای تو همه طاعت من بیهوده

197. آنقدر سجده پی شکر تو در سر دارم

198. کاستان حرم کعبه شود فرسوده

199. یا نبی یا نبی این نخل قوی خرّم باد

200. اصل این شاخ ز سرچشمۀ این پر نم باد

201. این خطا پیشه که رد ساختۀ امّت تست

202. چاکر اوست اگر اجره خور همّت تست

203. خواجه در خانۀ تاریک تو را نتوان دید

204. در دل افروز چراغی که دلم خلوت تست

205. از در دولت ارباب جهان می آیم

206. دیده ام سیر و دلم گرسنۀ رحمت تست

207. من خود از شرم گنه نام شفاعت نبرم

208. لیک در حشر شود گفته که از امّت تست

209. نامه ام گرچه سیاهست خطی هم ز نجات

210. بر میانم ز نشان کمر خدمت تست

211. گو برو بیم که پروانه جرم و گنهم

212. بال و پر سوختۀ شمع سر تربت تست

213. کام من تلخ کی از زهر عقوبت گردد

214. مرگ شیرین به من از اشهد بالذّت تست

215. ای پناه سخن از لطف بیان تعلیمی

216. که نظیری به سخن آمدۀ مدحت تست

217. پیرهن جایزۀ مدح به حسّان دادی

218. طبع عریان مرا هم هوس خلعت تست

219. عاصیانیم به درگاه تو آورده پناه

220. چشم رحمت ز تو داریم حکایت کوتاه


قبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنین است سوگند چرخ بلند
* که بر بیگناهان نیاید گزند
شعر کامل
فردوسی
* بذل جاه و مال و ترک نام و ننگ
* در طریق عشق اول منزلست
شعر کامل
سعدی
* فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب
* که حیف باشد از او غیر او تمنایی
شعر کامل
حافظ