عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 103

1. زلفت به پریشانی دل برد به پیشانی

2. دل برد به پیشانی زلف به پریشانی

3. گر زلف بیفشانی صد جانش فرو ریزد

4. صد جانش فرو ریزد گر زلف بیفشانی

5. یک لحظه به پنهانی گر وصل تو دریابم

6. گر وصل تو دریابم یک لحظه به پنهانی

7. صد بوسه به آسانی از لعل تو بربایم

8. از لعل تو بربایم صد بوسه به آسانی

9. آخر نه مسلمانی رحم آر بر این مسکین

10. رحم آر بر این مسکین آخر نه مسلمانی

11. می‌بینی و میدانی احوال عبید آخر

12. احوال عبید آخر می‌بینی و می‌دانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یک شب خیال تو دیدم ما بخواب
* زان چشم، دگر به چشم ندیدم خواب را
شعر کامل
سلمان ساوجی
* کدام دانه فرورفت در زمین که نرست
* چرا به دانه انسانت این گمان باشد
شعر کامل
مولوی
* در خرابات چه حاجت به مناجات من است
* دست برداشته دایم به دعا تاک آنجا
شعر کامل
صائب تبریزی