عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 15

1. ما را ز شوق یار بغیر التفات نیست

2. پروای جان خویش و سر کاینات نیست

3. از پیش یار اگر نفسی دور می‌شوم

4. هر دم که میزنم ز حساب حیات نیست

5. در عاشقی خموشی و در هجر صابری

6. این خود حکایتیست که در ممکنات نیست

7. رندی گزین که شیوهٔ ناموس و رنگ و بو

8. غیر از خیال باطل و جز ترهات نیست

9. بگذار هرچه داری و بگذر که مرد را

10. جز ترک توشه توشهٔ راه نجات نیست

11. از خود طلب که هرچه طلب میکنی زیار

12. در تنگنای کعبه و در سومنات نیست

13. در یوزه کردم از لب دلدار بوسه‌ای

14. گفتا برو عبید که وقت زکوة نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* لب به هر طعمه میالای که دندان شکند
* بر سر خوان فرومایه ز پالودۀ قند
شعر کامل
جامی
* قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا
* فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول
شعر کامل
حافظ
* پای رفتن از حریم او کجا دارد سپند؟
* در تماشاگاه او پا در حنا دارد سپند
شعر کامل
صائب تبریزی