عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2

1. ز حد گذشت جدائی ز حد گذشت جفا

2. بیا که موسم عیشست و آشتی و صفا

3. لبت به خون دل عاشقان خطی دارد

4. غبار چیست دگر باره در میانهٔ ما

5. مرا دو چشم تو انداخت در بلای سیاه

6. و گرنه من که و مستی و عاشقی ز کجا

7. کجا کسیکه از آن چشم ترک وا پرسد

8. که عقل و هوش جهانی چرا کنی یغما

9. ز زلف و خال تو دل را خلاص ممکن نیست

10. که زنگیان سیاهش نمی‌کنند رها

11. دلم ز جعد تو سودائی و پریشانست

12. بلی همیشه پریشانی آورد سودا

13. عبید وصف دهان و لب تو میگوید

14. ببین که فکر چه باریک و نازکست او را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رندان سلامت می‌کنند جان را غلامت می‌کنند
* مستی ز جامت می‌کنند مستان سلامت می‌کنند
شعر کامل
مولوی
* معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
* در بادیه سرگشته شما در چه هوایید
شعر کامل
مولوی
* دختر رز چند روزی شد که از ما گم شده‌ست
* رفت تا گیرد سر خود، هان و هان حاضر شوید
شعر کامل
حافظ