عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 38

1. گرم عنایت او در بروی بگشاید

2. هزار دولتم از غیب روی بنماید

3. نظر به گلشن روحانیون نیندازم

4. سرم به پایهٔ کروبیان فرو ناید

5. وگر به حال پریشان ما کند نظری

6. ز روی لطف بر احوال ما ببخشاید

7. به پیش خاطرم ار کاینات عرضه کنند

8. ز کبر دامن همت بدان نیالاید

9. توان در آینهٔ آن جمال جان دیدن

10. گرش به صیقل توفیق زنگ بزداید

11. ورم ز پیش براند به جور حکم اوراست

12. پسند دوست بود هرچه دوست فرماید

13. عبید را کرمش تا نوازشی نکند

14. دلش ز غم نرهد خاطرش نیاساید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یار باید که هر چه یار کند
* بر مراد خود اختیار کند
شعر کامل
سعدی
* گر تو صد بار بیایی به سر کشته عشق
* چشم باشد مترصد که دگربار آیی
شعر کامل
سعدی
* کار هر دل نیست راز عشق پنهان داشتن
* زور این می می کند چون نار خندان شیشه را
شعر کامل
صائب تبریزی