عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 60

1. یار پیمان شکنم با سر پیمان آمد

2. دل پر درد مرا نوبت درمان آمد

3. این چه ماهیست که کاشانهٔ ما روشن کرد

4. وین چه شمعیست که بازم به شبستان آمد

5. بخت باز آمد و طالع در دولت بگشاد

6. مدعی رفت و مرا کار به سامان آمد

7. می بیارید که ایام طرب روی نمود

8. گل بریزید که آن سرو خرامان آمد

9. از سر لطف ببخشود بر احوال عبید

10. مگرش رحم بدین دیدهٔ گریان آمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر گل را خبر بودی همیشه سرخ و تر بودی
* ازیرا آفتی ناید حیات هوشیاری را
شعر کامل
مولوی
* هزار جهد بکردم که یار من باشی
* مرادبخش دل بی‌قرار من باشی
شعر کامل
حافظ
* نان جو بر سفره ما گر نباشد، گو مباش
* نعمتی همچون زبان گندمین داریم ما
شعر کامل
صائب تبریزی