عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 59

1. پیوسته چشم شوخت ما را فکار دارد

2. آن ترک مست آخر با ما چکار دارد

3. با زلف بیقرارش دل مدتی قرین شد

4. این رسم بیقراری زو یادگار دارد

5. خرم کسی که با تو روزی به شب رساند

6. یا چون تو نازنینی شب در کنار دارد

7. رشگ آیدم همیشه بر حال آن سگی کو

8. بر خاک آستانت وقتی گذار دارد

9. با ما دمی نسازد وصلت به هیچ حالی

10. بیچاره آن که یاری ناسازگار دارد

11. شوریدگی و مستی فخر عبید باشد

12. نادان کسی بود کو زین فخر عار دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با وجود رخ و بالای تو کوته نظریست
* در گلستان شدن و سرو خرامان دیدن
شعر کامل
سعدی
* دلم هر لحظه از داغی به داغ دیگر آویزد
* چو بیماری که گرداند ز تاب درد بالین را
شعر کامل
صائب تبریزی
* در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
* گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را
شعر کامل
حافظ