عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 98

1. بدین صفت سر و چشمی و قد و بالائی

2. کسی ندید و نشان کس نمیدهد جائی

3. چنین شکوفه نخندد به هیچ بستانی

4. چنین بهار نیاید به هیچ صحرائی

5. ز شست زلف تو هر حلقه‌ای و آشوبی

6. ز چشم مست تو هر گوشه‌ای و غوغائی

7. کجا ز حال پریشان ما خبر دارد

8. کسی که با سر زلفش نپخت سودائی

9. ز شوق پرتو رویت که شمع انجمن است

10. مرا ز غیر چو پروانه نیست پروائی

11. خیال وصل تمنی کنم همی در خواب

12. چه دلپذیر خیالی چه خوش تمنائی

13. خرد به ترک توام رای زد ولیک عبید

14. خلاف پیش تو مردن نمیزند رائی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
* که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
شعر کامل
حافظ
* مشو زنهار ایمن از خمار باده عشرت
* که دارد خنده گل گریه تلخ گلاب از پی
شعر کامل
صائب تبریزی
* مدار از من دریغ ای ابر رحمت گوهر خود را
* که من چون تاک صد دست دعا در آستین دارم
شعر کامل
صائب تبریزی