اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 177

1. هر دم از خانه رخ بدر دارد

2. در پی عاشقی نظر دارد

3. هر زمان مست بر سر کویی

4. با کسی دست در کمر دارد

5. یار آن کس شود، که مینوشد

6. دست آن کس کشد، که زر دارد

7. دوست گیرد نهان و فاش کند

8. مخلصان را درین خطر دارد

9. هر که قلاش‌تر ز مردم شهر

10. پیش او راه بیشتر دارد

11. در خرابات ما شود عاشق

12. هر که سودای درد سر دارد

13. یار ترسای ما، مترس از کس

14. عاشقی خود همین هنر دارد

15. مزن، ای اوحدی، بجز در دوست

16. کان دگر خانها دو در دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
* مست از می و میخواران از نرگس مستش مست
شعر کامل
حافظ
* نازها زان نرگس مستانه‌اش باید کشید
* این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
شعر کامل
حافظ
* مردم آخر همه مردند ز بیماری دل
* به امیدی که تو را بر سر بیمار آرند
شعر کامل
فروغی بسطامی