اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 208

1. چو دل شد زان او هرگز نمیرد

2. چو خورد از خوان او هرگز نمیرد

3. به سر می‌گردم از عشقش، چو دانم

4. که سرگردان او هرگز نمیرد

5. تن عاشق بمیرد در جدایی

6. ولیکن جان او هرگز نمیرد

7. به دردش گر دلم زین پیش می‌مرد

8. پس از درمان او هرگز نمیرد

9. تنم را پر شود پیمانهٔ عمر

10. ولی پیمان او هرگز نمیرد

11. به زندان عزیزی در شد این دل

12. که در زندان او هرگز نمیرد

13. روان اوحدی را هست حکمی

14. که بی‌فرمان او هرگز نمیرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حسن بالای چو سروش ز خرامیدن و خواب
* طعنه بر قامت شمشاد و صنوبر زده بود
شعر کامل
اوحدی
* خطر از لغزش پا نیست مرا در مستی
* طارم تاک به صد دست نگهدار من است
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت
* که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید
شعر کامل
حافظ