اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 29

1. آن سیه چهره که خلقی نگرانند او را

2. خوبرویان جهان بنده به جانند او را

3. دلبرانی که به خوبی بنشانند امروز

4. جای آنست که بر دیده نشانند او را

5. دامنش پاک ز عارست و دلش پاک ز عیب

6. پاکبازان جهان بنده از آنند او را

7. گر در افتد به کفم دامن وصلش روزی

8. از کف من به جهانی نجهانند او را

9. نیست بی‌مصلحتی از بر او دوری من

10. برمیدم ز برش، تا نرمانند او را

11. قیمت قامت او را من بیدل دانم

12. ورنه این یک دوسه افسرده چه دانند او را؟

13. ای که گشت اوحدی از بهر تو بدنام جهان

14. بندهٔ تست، نام که خوانند او را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است
* به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را
شعر کامل
حافظ
* مهر جمالش از دلِ ویرانه کی شود
* سودای شمع از سیر پروانه کی شود
شعر کامل
جامی
* نیک بخت آن کسی که داد و بخورد
* شوربخت آن که او نخورد و نداد
شعر کامل
رودکی