اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 290

1. باز شادروان گل بر روی خار انداختند

2. زلف سنبل بر بنا گوش بهار انداختند

3. دختران گل به وقت صبح‌دم در پای سرو

4. از سر شادی طبقهای نثار انداختند

5. شاهدان سوسن از بهر تماشا در چمن

6. لاله را با سنبل اندر کارزار انداختند

7. بلبل شیرین سخن شکر فشانی پیشه کرد

8. تا بساط فستقی بر جویبار انداختند

9. گرم تازان صبا از گرد عنبر وقت صبح

10. موکب سلطان گل را در غبار انداختند

11. غنچگان را گر چه بر گل پرده پوشی عادتست

12. عاقبت هم بخیه‌ای بر روی کار انداختند

13. به ز مستی در شکوفه است و گل اندر خفت و خیز

14. نرگس بیچاره را چون در خمار انداختند؟

15. وقت صبح آهنگران باد ز آب پیچ پیچ

16. بی‌گنه زنجیر بر پای چنار انداختند

17. در دماغ بید گویی هم خلافی دیده‌اند

18. کز میان بوستانش بر کنار انداختند

19. سبزه‌ها را گرچه بر بالای گل دستی بود

20. هم ز گیسوها کمندش بر حصار انداختند

21. گر چمن را نیست در سر خاطر سوری دگر

22. از چه بر دست عروسانش نگار انداختند؟

23. صبح دم بزم چمن گرمست، زیرا کندرو

24. نالهٔ موسیچه و قمری و سار انداختند

25. راویان نظم ز اشعار بدیع اوحدی

26. بار دیگر فتنه‌ای در روزگار انداختند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه محو ناخدا گردیده ای، ای از خدا غافل؟
* ندارد این سفر باد مرادی غیر یاربها
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای زلف یار سخت پریشان ودرهمی
* دست بریده که ترا شانه می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* هزار دشمن اگر بر سرند سعدی را
* به دوستی که نگوید بجز حکایت دوست
شعر کامل
سعدی