اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 463

1. بنمای روی خویش، که غیر از تو هر چه هست

2. دیدیم و بی‌غروب نبودند و بی‌افول

3. یا یک زمان به جانب ما نیز میل کن

4. یا خود جواب ما بده ار گشته‌ای ملول

5. ترسم رسول دین تو گیرد، بدین سبب

6. تقصیر میکنم ز فرستادن رسول

7. تا شد به عشق روی تو مشهور نام من

8. اندر زمانه فارغم از شهرت و خمول

9. گر عدل بینم از تو و گرنه نمی‌توان

10. از بندگی تجاوز و از چاکری عدول

11. در جانم آتشیست ز هجر تو ورنه چیست؟

12. این آه سرد و سوز دل و ناله و غول

13. در وصف قد و زلف تو هر چند سالهاست

14. کاهل حدیث عرض سخن میدهند و طول

15. از آسمان عشق تو قرآن فارسی

16. امروز می‌کند به دل اوحدی نزول


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* معلّم چون تو شوخی را ندانست
* بجز درس جفا تعلیم کردن
شعر کامل
جامی
* صحرای عدم لاله ستان شد چو شهیدان
* با داغ تو رفتند به خون غرقه کفن ها
شعر کامل
جامی
* چون نیست هیچ کس که به فریاد من رسد
* خود رقص می کنم چو سپند از نوای خویش
شعر کامل
صائب تبریزی