اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 52

1. هر بامداد روی تو دیدن چو آفتاب

2. ما را رسد، که بی‌تو ندیدیم روی خواب

3. ما را دلیست گمشده در چین زلف تو

4. اکنون که حال با تو بگفتیم، بازیاب

5. باریک تر ز موی سؤالیست در دلم

6. شیرین‌تر از لب تو نگوید کسی جواب

7. رویت ز روشنی چو بهشتست و من ز درد

8. در وی به حیرتم که: بهشتست یا عذاب؟

9. چشمم ز آب گریه به جوشست همچو دیگ

10. عشق آتشی همی کند آهسته زیر آب

11. هر دل که دید آب دو چشمم کباب شد

12. برآب دیده‌ای، که دل کس شود کباب؟

13. جز یک شراب هر دو نخوردیم، پس چرا

14. چشم تو مست گشت و دل اوحدی خراب؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من گدا و تمنای وصل او هیهات
* مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست
شعر کامل
حافظ
* تا چند در میان فکنی باد و شانه را؟
* دل را نمی دهیم به زلف تو، زور نیست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* ترسم که صرفه‌ای نبرد روز بازخواست
* نان حلال شیخ ز آب حرام ما
شعر کامل
حافظ