اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 628

1. باغ جهان روی تست، رای گلستان مکن

2. طیرهٔ سنبل مخواه، طره پریشان مکن

3. گر چه به حکم توایم، بر جگر ریش ما

4. زخم، که شاید،مزن، جور، که بتوان، مکن

5. رای که بود؟ اینکه تو: عاشق بیچاره را

6. دم بدم از درد خود می‌کش و درمان مکن

7. چونکه به فرمان تست این دل مسکین که گفت:

8. کاندل چون سنگ را هیچ به فرمان مکن

9. جان و تن ما تراست، دیده و دل نیز هم

10. قصد دل و دیده و قصد تن و جان مکن

11. با همه شکر، که هست در لب شیرین تو

12. این نمکم هر زمان بر دل بریان مکن

13. اوحدی، ار می‌نهی دل به رخ آن نگار

14. تن به غریبی بنه، یاد صفاهان مکن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به زه کن کمان را و این چوب گز
* بدین گونه پرورده در آب رز
شعر کامل
فردوسی
* رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی
* جامه‌ای بود که بر قامت او دوخته بود
شعر کامل
حافظ
* شکر این تلخ نگاهان به چه عنوان گویم؟
* که به من شهد ز پیمانه حنظل دادند
شعر کامل
صائب تبریزی