اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 675

1. دل من خستهٔ یاریست بی‌تو

2. تنم در قید بیماریست بی‌تو

3. مرا گوییکه: بی‌من جان همی ده

4. کرا خود غیر ازین کاریست بی‌تو؟

5. ترا در سر دلازاریست بی‌من

6. مرا با خود دلازاریست بی‌تو

7. تو فخری میکنی بر من، چه حاجت؟

8. مرا از خویش خود عاریست بی‌تو

9. دلی را شاد پنداری تو، زنهار!

10. مپندار این که پنداریست بی‌تو

11. فضای هفت کشور بر دو چشمم

12. ز غم چون چاره دیواریست بی‌تو

13. هر آن گل کز گلستانی بر آید

14. به چشم اوحدی خاریست بی‌تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رزق اگر بر آدمی عاشق نمی باشد، چرا
* از زمین گندم گریبان چاک می آید برون؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* کدام بلبل آتش نفس به باغ آمد؟
* که خون مرده دلان جوش ارغوان برداشت
شعر کامل
صائب تبریزی
* از چو من آزاده‌ای الفت بریدن سهل نیست
* می‌رود با چشم گریان سیل از ویرانه‌ام
شعر کامل
رهی معیری