اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 678

1. سوی من شادی نیاید،تا نیایم سوی تو

2. روی شادی آن زمان بینم که بینم روی تو

3. من دلی دارم که در وی روی شادی هیچ نیست

4. غیر از آن ساعت که آرد باد صبحم بوی تو

5. هر کسی از غم پناه خود به جایی می‌برد

6. من چو غم بینم روم شادی‌کنان در کوی تو

7. چشم ترکت را غلامان گر چه بسیارند، لیک

8. زین غلامان مقبل آن خالست و مخلص موی تو

9. من به غم خوردن نهادم گردن بیچارگی

10. زانکه کس شادی نبیند در جهان از خوی تو

11. اوحدی، تن در شب غم ده، کزین شیرین‌لبان

12. روز شادی کس نخواهد کرد جست و جوی تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نخل بالای تو سر تا به قدم شیرین‌ست
* این چه نخل‌ست که هم نازک و هم شیرین‌ست؟
شعر کامل
هلالی جغتایی
* یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان
* وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان
شعر کامل
حافظ
* از آستان پیر مغان سر چرا کشیم
* دولت در آن سرا و گشایش در آن در است
شعر کامل
حافظ