اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 689

1. ای ز چین و حلقهٔ زلف سیاه

2. بسته شادروان خوبی گرد ماه

3. در سر زلف تو صد لیلی اسیر

4. در زنخدان تو صد یوسف به چاه

5. قاتلت چون سایه بر راه افگند

6. آفتاب آنجا چه باشد؟ خاک راه

7. کس گناهی بر تو نتواند نشاند

8. خون خلقی گر بریزی بی‌گناه

9. آه! کز شوق تومیسوزیم و نیست

10. زهرهٔ آن کز غمت گوییم: آه!

11. صبر میورزیم و غماز آب چشم

12. عشق می‌پوشیم و رنگ رخ گواه

13. عاقبت دودی بر وزن بر شود

14. چند شاید داشت این آتش نگاه!

15. بی‌تو در گور آنچنان گریم که اشک

16. از سر خاکم برویاند گیاه

17. اوحدی گر کشته شد عمر تو باد

18. قتل درویشی چه باشد پیش شاه؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل اگر دیوانه شد دارالشفای صبر هست
* می‌کنم یک هفته‌اش زنجیر و عاقل می‌شود
شعر کامل
وحشی بافقی
* رزق ما آید به پای میهمان از خوان غیب
* میزبان ماست هر کس می شود مهمان ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* نمی دانند اهل غفلت انجام شراب آخر
* به آتش می رود این غافلان از راه آب آخر
شعر کامل
صائب تبریزی