اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 697

1. کجایی؟ ای ز رخت آب ارغوان رفته

2. مرا به عشق تو آوازه در جهان رفته

3. به خون دیده ترا کرده‌ام به دست، ولی

4. ز دست من سر زلف تو رایگان رفته

5. همیشه قد تو با سرکشی قرین بوده

6. مدام زلف تو با فتنه هم عنان رفته

7. گل از شکایت آن جورها که روی تو کرد

8. هزار بار بنزدیکت باغبان رفته

9. ز دست زلف سیاه تو تا توان خواری

10. بدین شکستهٔ مسکین ناتوان رفته

11. به آب دیده بگریم ز هجرت آن روزی

12. که مرده باشم و خاک در استخوان رفته

13. چگونه راز دل اوحدی توان پوشید؟

14. حدیثش از دهن و تیرش از کمان رفته


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو گنجی باش پنهان در خرابی
* چو نیلوفر فرو بر سر در آبی
شعر کامل
سلمان ساوجی
* برخسارگان چون سهیل یمن
* بنفشه گرفته دو برگ سمن
شعر کامل
فردوسی
* اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
* من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
شعر کامل
حافظ