اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 886

1. ای نسیم سحر، چه میگویی؟

2. از بت من خبر چه میگویی؟

3. به جز آن کم ز غم بخواهد کشت

4. چه شنیدی؟ دگر چه میگویی؟

5. میدهم در بهای وصلش جان

6. میبری، یا مبر، چه میگویی؟

7. با تو بار سفر دل من بود

8. چیست بار سفر؟ چه میگویی؟

9. من از آن لب سخن همی پرسم

10. تو حدیث شکر چه میگویی؟

11. گذری میکند بجانب من؟

12. یا ندارد گذر؟ چه میگویی؟

13. به جز احوال آن نگار مگوی

14. اوحدی را ز هر چه میگویی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باغبان چو من زین جا بگذرم حرامت باد
* گر به جای من سروی غیر دوست بنشانی
شعر کامل
حافظ
* هر غمی را فرجی هست ولیکن ترسم
* پیش از آنم بکشد زهر که تریاق آید
شعر کامل
سعدی
* قد اگر این است و اندام این ور عنائی توراست
* راستی در قد سرو راستین اندام نیست
شعر کامل
محتشم کاشانی