اوحدیمنطق العشاق (فهرست)

شمارهٔ 15-غزل

1. تومینالی و کس را زان خبر نه

2. وزان زاری ترا خود درد سر نه

3. دل اندر مهر من بستی و آنگاه

4. ز من حاصل بجز خون جگر نه

5. مرا زلفی چو زنجیرست و از تو

6. کسی در عاشقی دیوانه تر نه

7. سخن بسیار میدانی وزین سال

8. سخن‌ها در دل من کارگر نه

9. مرا جز عشقبازی مصلحت‌هاست

10. ترا جز عاشقی کار دگر نه

11. طلب گار و ترا چیزی نه بر جای

12. خریدار و ترا در کیسه زر نه

13. بدین سرمایه عاشق چون توان شد؟

14. به ترک عشق میگویی و گر نه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* منع کمال از عاشقی جان برادر کی توان
* پند پدر مانع نشد رسوای مادر زاد را
شعر کامل
کمال خجندی
* بیاض روی تو را نیست نقش درخور از آنک
* سوادی از خط مشکین بر ارغوان داری
شعر کامل
حافظ
* بساط عمر مرا گو فرونورد زمانه
* که من حکایت دیدار دوست درننوردم
شعر کامل
سعدی