اوحدیمنطق العشاق (فهرست)

شمارهٔ 77-در خاتمت کتاب

1. در آن مدت، که بود از محنت تب

2. جهان بر چشم من تاریک چون شب

3. دلم مصباح گشت و فکرتم زیت

4. بدین پرتو بگفتم پانصد بیت

5. شب شنبه، که بود آغاز هفته

6. رجب را بیست روز از ماه رفته

7. به سال «واو» و« ذال» از سال هجرت

8. به پایان بردم این در حال ضجرت

9. چو دیدم در سخن خیرالکلامش

10. نهادم « منطق‌العشاق» نامش

11. به اصل از طبع دراک منند این

12. نبات خاطر پاک منند این

13. شگرفانند یکسر بالغ و بکر

14. به تایید الهی زاده از فکر

15. سبق گیرند بر آب از روانی

16. گر ایشان را به آب خود بخوانی

17. چو هر یک را زلیخایی شمردم

18. گران کاوین به یوسفشان سپردم

19. خرد را نزهتی، جان را بهاریست

20. جهان را از من این خوش یادگاریست

21. نظر در وی به چشم راست باید

22. جمالش چشم کژبین را نشاید

23. خداوندا، نگه دارش ز دزدان

24. ز چشم عیب جوی زن به مزدان

25. بپوشان آنچه ما کردیم و گفتیم

26. مکن پیدا، اگر چیزی نهفتیم

27. بدیهایی، که از ما گشت پیدا

28. به روی ما میار، از لطف، فردا

29. در آن روزی که تابی بر جهان نور

30. مدار از اوحدی توفیق خود دور


قبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به جان زنده‌دلان سعدیا که ملک وجود
* نیرزد آنکه وجودی ز خود بیازارند
شعر کامل
سعدی
* سعدیا عمر گران مایه به پایان آمد
* همچنان قصه سودای تو را پایان نیست
شعر کامل
سعدی
* چنان با تار زلف بسته دل پیوند الفت را
* که نتوان یک سر مویش ز یکدیگر جدا کردن
شعر کامل
فروغی بسطامی