عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 18

1. نی مهر دوست دارم ، نی کین دشمنان را

2. یک طور دوست دارم بی مهر و مهربان را

3. غم می کشد عنانم من هم شتاب دارم

4. از هم دعا بگویند یاران شادمان را

5. مستانه گر بتازم، عیبم مکن که شوقش

6. گرمی دهد به مرکب، نرمی دهد عنان را

7. گفتم به گوش توفیق، ای دشمن مروت

8. تا کی فراق خرمن این مور ناتوان را

9. گفتا مروت این است، کز پا در افکنیمش

10. تا آن که جوید از غیر، وز خود نیابد آن را

11. آوارگیست رهبر در وادی محبت

12. توفان بود معلم دریای بی کران را

13. عرفی به گیتی از خلد آمد که باز گردد

14. غافل که تازه پرواز گم سازد آشیان را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتیم درد تو عشق است و دوا نتوان کرد
* دردم از توست دوا از تو چرا نتوان کرد
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* از پیر گوشه گیری وسیر از جوان خوش است
* از تیر راستی و کجی از کمان خوش است
شعر کامل
صائب تبریزی
* دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
* چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
شعر کامل
حافظ