عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 180

1. ما کسی را نشناسیم که غم نشناسد

2. هست بیگانه مرا آن که الم نشناسد

3. من و آن غمزه که چون تیغ برآرد ز میان

4. طایر بتکده و مرغ حرم نشناسد

5. شرم باد از صنمی، برهمنی را که اگر

6. در حرم دیده گشاید به صنم، نشناسد

7. یا رب آن کس که کند تهمت شادی بر من

8. تا ابد کام دلش لذت غم نشناسد

9. با شهیدان شهادت که غم راز لبم

10. زخم ما مرهم و الماس به هم نشناسد

11. دل عرفی بود آسوده ز هر بود و نبود

12. دو جهانی که وجود است، عدم نشناسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مخند ای نوجوان زنهار بر موی سفید ما
* که این برف پریشان سیر بر هر بام می بارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
* ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
شعر کامل
حافظ
* گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست
* همچنانش در میان جان شیرین منزلست
شعر کامل
سعدی