عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 193

1. سراپای وجودم در محبت ، حال دل دارد

2. ز ذوق درد، بیرونم ، درون را مشتعل دارد

3. فغان از جلوهٔ حسنی که دل های شهیدان را

4. ز ننگ آرمیدن های حیرانی خجل دارد

5. گل امید ما را آفت پژمردگی نبود

6. که باغ آرزوی ما هوای معتدل دارد

7. به عهد حسن او گاه تبسم بینی از دل ها

8. که گویی مردهٔ صد ساله در سینه دل دارد

9. یکی صد شد عذاب اهل عصیان،کز لحد عرفی

10. ز خون گرم دل، سیلی به دوزخ متصل دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر زیر درخت گل باز آنی و بنشینی
* هر باد که برخیزد گل بر سر گل ریزد
شعر کامل
کمال خجندی
* بی‌دل گمان مبر که نصیحت کند قبول
* من گوش استماع ندارم لمن یقول
شعر کامل
سعدی
* خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
* طاقت بار فراق این همه ایامم نیست
شعر کامل
سعدی