عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 192

1. هنوز خسته دلم راه عدم می زد

2. که با گلوی خراشیده بانگ غم می زد

3. قضا هنوز نیفکنده بود طرح کنشت

4. که کوس بی ادبی بر در صنم می زد

5. هنوز حسن نگاری ندیده بود صلاح

6. که ترک غمزه به دل ناوک ستم می زد

7. هئوز سایه نشین آفتاب حسن ز زلف

8. گرفته دست بر آن زلف خم به خم می زد

9. به جان دوست که فصّاد غمزه نیش نداشت

10. که آتش از رگ بیماریم علم می زد

11. به کعبه آمده عرفی ز کفر دور نمود

12. به این نشانه که ناقوس در حرم می زد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من آن زمان ز دل چاک چاک شستم دست
* که شانه راه در آن زلف عنبرافشان یافت
شعر کامل
صائب تبریزی
* عاشقانت سوی تو تحفه اگر جان آرند
* به سر تو که همی زیره به کرمان آرند
شعر کامل
سنایی
* تواضع سر رفعت افرازدت
* تکبر به خاک اندر اندازدت
شعر کامل
سعدی