عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 220

1. خضر اگر بر لب کس منت آبی دارد

2. بگذر از چشمهٔ حیوان که سرابی دارد

3. التفاتش به لب تشنهٔ ما نیست، دریغ

4. هر که جام سخنی، زهر عتابی دارد

5. همه عاشق نکند دست به زلف تو دراز

6. هر جنون شوری و هر سلسله تابی دارد

7. لن ترانی شنود مهتر ما، بی ارنی

8. این حدیث است که هر وقت جوابی دارد

9. برگ گل را ندهد زحمت دیبا و حریر

10. او که چون حیرت دیدار ، نقابی دارد

11. آسمان گر به جدل پای در آرد به رکاب

12. رخش ما نیز عنانی و رکابی دارد

13. نظم عرفی ، تر و تازه است؛ چه عالی ، چه وسط

14. خار و گل هر چه دهد، حسن شبابی دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ضعف پایم کرد چون نرگس چنان کز عین ضعف
* سرنگون بر پای می‌خیزم به یاری عصا
شعر کامل
سلمان ساوجی
* طوفان خون، ز چشم جهان جوش می زند
* بر چرخ، نخل ماتمیان، دوش می زند
شعر کامل
حزین لاهیجی
* به تخت گل بنشانم بتی چو سلطانی
* ز سنبل و سمنش ساز طوق و یاره کنم
شعر کامل
حافظ