عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 228

1. اهل وفا که آتش ما تیز می کنند

2. چون شعله سر کشد همه پرهیز می کنند

3. ای بی غمان حذر که غزالان مست یار

4. فتراک عمر عافیت آویز می کنند

5. شمشیر غمزه-کند شد آهنگ قتل من

6. کاین تیغ به خون جگر تیز می کنند

7. برخون کشتهٔ تو ملایک زنند جوش

8. این شهد را ببین که مگس-ریز می کنند

9. معمور باد سینهٔ عرفی که درد و غم

10. تعمیر این زمین بلا خیز می کنند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر به سرمنزل سلمی رسی ای باد صبا
* چشم دارم که سلامی برسانی ز منش
شعر کامل
حافظ
* یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
* و از لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود
شعر کامل
حافظ
* تو را که گفت که سعدی نه مرد عشق تو باشد
* گر از وفات بگردم درست شد که نه مردم
شعر کامل
سعدی