عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 26

1. صبح گدا و شام ز خورشید روشن است

2. گر قادری ببخش چراغی به شام ما

3. ما را به کام خویش بدید و دلش بسوخت

4. دشمن که هیچ گاه مبادا به کام ما

5. در خلوتی که دختر رز نیست، عیش نیست

6. داغ است شیخ شهر ز عیش مدام ما

7. در روزگار نیست رسولی که بی حسد

8. در گوش چون تویی برساند پیام ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن
* بیدقی راند که برد از مه و خورشید گرو
شعر کامل
حافظ
* آرزو مرد و جوانی رفت و عشق از دل گریخت
* غم نمی گردد جدا از جان مسکینم هنوز
شعر کامل
رهی معیری
* بوی گل و بانگ مرغ برخاست
* هنگام نشاط و روز صحراست
شعر کامل
سعدی