عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 280

1. تشته لب رفتم به جنت ، چشمهٔ کوثر نبود

2. شعله جو رفتم به دوزخ، مشت خاکستر نبود

3. از بهشت افسانه ها می رفت،کانجا دوش دل

4. رفت و دید آن ها که واعظ می سرود، اکثر نبود

5. هرگز از بهر پریدن، مرغ جان کوشش نکرد

6. بود پایش بسته آخر، بی نصیب از پر نبود

7. عشق بت ورزیده ام، عیب است، می دانم، ولی

8. گرد دل بسیار گشتم، مطلب دیگر نبود

9. سینه بر تیمار دل، پرشعله عرفی، تا به کی

10. هیچ گاه بیمار دل را بالش و بستر نبود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من بر سرآنم که به زلف تو زنم دست
* تا سنبل زلف تو چه سرداشته باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را
* دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
شعر کامل
حافظ
* چو نرکس تا به کی ساغر پرستی
* قدح در دست و سر در خواب مستی؟
شعر کامل
سلمان ساوجی