عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 283

1. عشق کو کز دل و دین نام و نشان گم باشد

2. اهل دل باشم و ایمان ز میان گم باشد

3. ای خوش آن حسرت دیدار ، که گردد ز دلم

4. صد حکایت به دهان جمع و زبان گم باشد

5. ای خوش آن بیخودی و ذوق که بر خوان وصال

6. راه آمد شد دستم به دهان گم باشد

7. تا ابد مشهد ما نکهت دل خواهد داشت

8. بوی گل نیست که در فصل خزان گم باشد

9. عرفی از روز ازل گم شدهٔ کار خودست

10. فرصتش کو که به گام دگران گم باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تین و زیتونی که یزدان خورده در قرآن قسم
* فهم‌ آن زاوّل‌ که قصدش چیست زین زیتون و تین
شعر کامل
قاآنی
* اشکی که ترا بر گل رخسار دویده
* باران بهار است که بر لاله چکیده
شعر کامل
جامی
* اگر مراد نصیحت کنان ما اینست
* که ترک دوست بگویم تصوریست محال
شعر کامل
سعدی