عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 286

1. گفتگو عین صداع است ، ار چه سر گوشی بود

2. بعد حیرت مایهٔ آرام خاموشی بود

3. بادهٔ حکمت کشیدم، نشئهٔ غفلت فزود

4. در مزاج من خودی داروی بیهوشی بود

5. ماند اندر چون مسیحا بوددر اعجاز دم

6. هر که او با آفتابش میل همدوشی بود

7. گر غرورت می دهد ره، تقوی می گیر

8. ای بسا تقوی که گردانی فراموشی بود

9. تا نبندی لب، نگردد صاف، عرفی، ذائقه

10. باده پالایِ شرابِ راز، خاموشی بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مهر از سر نامه برگرفتم
* گفتی که سر گلابدانست
شعر کامل
سعدی
* خردمند باید دل پادشا
* که تیزی و تندی نیارد بها
شعر کامل
فردوسی
* رحمت نکند بر دل بیچاره فرهاد
* آن کس که سخن گفتن شیرین نشنیدست
شعر کامل
سعدی