عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 348

1. کسی به دیدهٔ ناموس خار می آید

2. که پاسخ سخنش ناگوار می آید

3. زمانه اهل دلی نیستش، نمی دانم

4. که بوی دل ز کدامین دیار می آید

5. دلی به روشنی آفتاب خنده زند

6. که از زیارت شب های تار می آید

7. هزار جان گرامی به نرخ جو نخرند

8. به عالمی که در او دل به کار می آید

9. گر از لیاقت خود شیخ آگهی یابد

10. ز صدر صومعه تا پای دار می آید

11. گذشت مدت همخانگی جان، عرفی

12. ز غیر تهی کن که یار می آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عمر نبود آن چه غافل از تو نشستم
* باقی عمر ایستاده‌ام به غرامت
شعر کامل
سعدی
* ای هفت گردون مست تو ما مهره‌ای در دست تو
* ای هست ما از هست تو در صد هزاران مرحبا
شعر کامل
مولوی
* بر سینه ریش دردمندان
* لعلت نمکی تمام دارد
شعر کامل
حافظ